محل تبلیغات شما

چای در تنهایی



پشت یک پنجره به سمت سکوت
شاعری واژه واژه می رقصید
آسمان با دلی پر از باران
از دل داغ دیده می ترسید

روزهای بهار زود گذشت
هوسِ دست گرم تابستان
روز پاییزیِ پر از تردید
فکر شلاق های سرد خزان

(کلبه در حسرت چراغی بود
آرزوها به خاک می پیوست
کورسوی امید هم خشکید
باد. فانوس پیر را بشکست)

آخرین جستجو ها

گفتگو با باد sangtanosanc nistgaresfo Eldora raspratanis Amelia's site هرآنچه نیاز شماست پایگاه اشعار توحیدی | شعر حضرت خداوند شب تاب گروه آموزشی معماری کاردانش کردستان